نابودی

مدیریت احساس

خدایان و پادشاهان

نوح تخیلی

آخرین جدای

اسکار جنسیتی

جومانجی

جوخه انتحار

کاپیتان آمریکا جنگ داخلی

شیطان

زنان پشت ویترین

قهرمانان کودکانمان

ثور:راگناروگ

مقدمه

چرا باید فیلم ها را تحلیل کرد؟

هر فیلم شامل ساختار و محتوا است و آنچه در این وبلاگ مورد برسی قرار می گیرد، محتوای هر فیلم است . هر محتوا شامل پیام های مختلفی است که فیلم ساز، خواسته یا ناخواسته  در حال القا آن به مخاطب می باشد که بعضا مخاطب آگاه از آن است و گاهی نیز به صورت ناخوداگاه در او تاثیر می گذارد.چون فیلم برای مخاطب به مثابه راوی می باشد که درحال بیان داستانی برای او است، داستانی که مخاطب در حال ارتباط برقرار کردن با آن به نحو علاقه و همزادپنداری با قهرمان داستان می باشد.

اما چرا به قهرمان ها علاقه داریم؟

1.هر فردی حب ذات دارد یعنی به خود علاقه دارد و همه ی خوبی ها را برای خود می خواهد

2.هر انسانی علاقه به تکامل دارد و می خواهد به تکامل برسد

3.هر انسانی علاقه به کمالات(زیبایی،قدرت، هوش و زیرکی و....)دارد می خواهد برای تکامل دارای این کمالات باشد

درنتیجه اگر در یک فیلمی یک شخصیت دارای این کمالات باشد به ناچار ذهن ،خود را جای آن شخصیت می گذارد به این بیان که می خواهد مثل و همانند او باشد که در اصطلاح به آن همزادپنداری میگویند.

این کار ذهن باعث ایجاد علاقه به آن شخصیت شده که مخاطب را به سوی الگوبرداری از شخصیت نمایش داده شده در زندگی واقعی سوق می دهد

بنابراین باید به داستان ها و شخصیت هایی که در عالم سینما پا به عرصه وجودی ذهن مخاطب می گذارند بیشتر بیاندیشیم